سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2742765

  بازدید امروز : 222

  بازدید دیروز : 392

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
بر دلت جامه پرهیزگاری بپوشان تا به دانش برسی . [از سفارشهای خضر به موسی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 89/8/12::: ساعت 11:19 صبح

چرا کلمه عشق در قرآن نیامده؟
برخی اظهار داشته‌اند که در قرآن تنها از اطاعت و عبادت خدا برای رغبت به بهشت و خوف از دوزخ سخن رفته؛ نه برای عشق به خدا و لذا اطاعت و عبادت خدا برای عشق به او بدعتی صوفیانه است.
ما در این پاسخ قصد داریم، کلیدواژه‌های نشان‌دهنده آیات مربوط به عشق الهی و لوازم آن را معرفی کنیم و برای هریک نمونه‌ای به دست دهیم که طی آنها عبادت و اطاعت خدا برای عشق به او مورد ستایش قرار گرفته و حتی از عبادت و اطاعتی که به طمع بهشت و خوف از دوزخ باشد، برتر معرفی شده است؛ چنان که همین مضمون در روایات معصومین(ع) نیز آمده است.
اگرچه لفظ عشق در قرآن به کار نرفته است؛ اما معادل‌های آن در قرآن به چشم می‌خورد. قدر مشترک این معادل‌ها عبارت از دوست داشتن خدا و لوازم آن است. از لوازم عشق به کسی این است که عاشق می‌خواهد معشوق را دیدار کند و همیشه نزد او باشد و از او سخن بگوید و کاری کند که او خشنود شود. 

الف. معادل‌های معنای اصلی عشق در قرآن
باید دانست که هیچ کلمه‌ای در قرآن نیست که مترادف کامل عشق به خدا باشد، جز ترکیب «حب شدید» که آیه مربوط در ذیل آمده است؛ اما مترادف‌های ناقص آن که مفید معنای دوستی و علاقه به خداست، متعدد است که برخی از مهم‌ترین آنها عبارت از «حبّ» و «ودّ» و «ولایت» است که اینک شواهد آن می‌آید:
1. حبّ؛ مانند: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ(سوره بقره، آیه 165)؛ و برخی از مردم از غیر خدا همتایانی را برمی‌گزینند. آنان را همسان دوست داشتن خدا دوست دارند و حال آن که مؤمنان خدا را بیش از هر چیز دوست دارند.
2. ودّ؛ مانند: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (سوره مریم، آیه96)؛ خدای رحمن برای کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند، دوستی قرار می‌دهد.
3. ولایت؛ مانند: أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ (سوره یونس، آیه62)؛ آگاه باشید که دوستان خدا نه می‌ترسند و نه اندوهگین می‌شوند.

ب. معادل‌های لوازم عشق به خدا در قرآن
چنان که آمد، لوازم عشق به خدا عبارت‌اند از: دوست داشتن قرب الهی؛ خشنود ساختن خدا(ابتغاء مرضات الله، اراده وجه الله)؛ از غیر خدا بریدن و به او پیوستن(تبتل الی الله)؛ به خدا چشم دوختن(نظر الی الربّ)؛ طلب دیدار خدا داشتن(رجاء لقاء ربّ)؛ یاد خدا کردن( ذکر الله) و خدا را از عیب منزه شمردن( تسبیح ربّ).
1. قرب الله؛ نظیر: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً (سوره شوری، آیه23)؛ من از شما پاداشی نمی‌خواهم، مگر این که بخواهید به خدا نزدیک شوید و هرکه کار نیکی انجام دهد، برایش می‌افزاییم.
* وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ (سوره علق، آیه 19)؛ سجده کن و نزدیک شو!
* وَ نادَیناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ اْلأَیمَنِ وَ قَرَّبْناهُ نَجِیاً (مریم، آیه52)؛ و ما از جانب راست کوه او را فریاد کردیم و او را به خود نزدیک کردیم؛ چنان که با او در گوشی سخن گفتیم.
*‏وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (*) أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ (سوره واقعه، آیه10-11)؛ پیش‌تازان پیش‌تازان به خدا نزدیک‌اند.
2. ابتغاء مرضات الله؛ مانند: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ (سوره بقره، آیه207)؛ و برخی از مردم خود را برای جستن خشنودی خدا می‌فروشند و خدا به بندگان مهربان است.
نیز مانند: وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیبَةً فی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ(سوره توبه، آیه72)؛ خدا مردان و زنان مؤمن را به باغ‌هایی وعده داده است که در آنها نهرهایی روان است و در آن جاودان‌اند و منزل‌های پاکیزه در باغ‌های عدن است، و خشنودی خدا از آنها برتر است. آن کامیابی بزرگ است.
3. ابتغاء وجه الله؛ مثل: وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیرٍ یوَفَّ إِلَیکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ (سوره بقره، آیه272)؛ و انفاق نمی‌کنید جز برای جستن خشنودی خدا و هر مالی که انفاق کنید، به شما به طور کامل باز پس داده می‌شود و به شما ستم نمی‌شود.
4. اراده وجه الله؛ مانند: فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ ذلِکَ خَیرٌ لِلَّذینَ یریدُونَ وَجْهَ اللَّهِ (سوره روم، آیه38)؛ حق خویشاوند و بیچاره و راه‌مانده را بدهید! این برای کسانی که خشنودی خدا را می‌خواهند، بهتر است
* إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً (سوره انسان، آیه9)؛ ما شما را جز برای خشنودی خدا غذا ندادیم و لذا از شما نه پاداش می‌خواهیم و نه سپاسگزاری.
5. تبتّل الی الربّ؛ نظیر: وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیهِ تَبْتیلاً(سوره مزمل، آیه8)؛ نام پروردگارت را یاد کن و از دیگران ببر و به او بپیوند!
6. رجاء لقاء الله؛ مانند: فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً(سوره کهف، آیه110)؛ هرکه دیدار پروردگارش را امید داشته باشد، باید عملی صالح انجام دهد و تنها خدا را عبادت کند و کسی دیگر را با او همتا نگیرد!
* لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً (سوره احزاب، آیه21)؛ در رسول خدا الگویی نیکو برای شماست، برای هرکه به خدا و روز دیگر امید داشته باشد و خدا را بسیار یاد کند.
7. نظر الی الله؛ وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ (*) إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ (سوره قیامت، آیه23)؛ در روز قیامت چهره‌هایی خرّم‌اند و به پروردگارشان می‌نگرند.
8. ذکر الله؛ مانند: إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری (سوره طه، آیه14)؛ من خدایم. جز من خدایی نیست. نماز را برای یادکردن من به پا دار!
*‏وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى (سوره طه، آیه124)؛ هرکه از یادکردن من روی بگرداند، زندگی تنگی دارد و روز قیامت او را کور محشور می‌کنیم.
* أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (سوره رعد، آیه28)؛ آگاه باشید که با ذکر خدا دل‏ها آرام می‏گیرد.
9. تسبیح الله؛ مثل: وَ مَنْ عِنْدَهُ لا یسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا یسْتَحْسِرُونَ (*) یسَبِّحُونَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ لا یفْتُرُونَ (سوره انبیاء، آیه19-20)؛ و کسانی که نزد خدایند، نه از عبادتش سر بر می‌تابند و نه خسته می‌شوند. شب و روز تسبیح می‌کنند و فاصله نمی‌اندازند.

چند نکته:
شرح هریک از این آیات مجال دیگری می‌طلبد . اما آنچه در اینجا ضروری می‌نماید که بیان شود، به این قرار است:
1. کاربرد مضمون عشق در قرآن
همان طور که ملاحظه شد، در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که طی آنها عبادت و اطاعت خدا برای عشق به او مورد ستایش قرار گرفته است و نه برای طمع به بهشت یا خوف از دوزخ.
2. برتری عشق به خدا بر انگیزه‌های دیگر
چنان که مشاهده شد، در قرآن طلب رضوان الهی از طمع به بهشت یا خوف از دوزخ برتر شمرده شده است: رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ(سوره توبه، آیه72)؛ رضوان خدا از آنها برتر است. آن کامیابی بزرگ است.
3. جواز استفاده از تعابیر حسی و بشری درباره عشق به خدا
ملاحظه شد که در قرآن تعابیری حسی و بشری چون قرب به خدا، لقای خدا و نظر به خدا به کار رفته است و اگرچه این تعابیر به معنای حقیقی حسی استعمال نشده اند و مراد از آنها معنایی مجازی و غیرحسی است، اما به هرحال کاربرد این تعابیر درباره خدا نشان می‌دهد که هیچ اشکالی ندارد، ما از خدا با همان تعابیر حسی و بشری خود تعبیر کنیم؛ منتها باید بدانیم که خدا مانند هیچ چیزی از چیزهایی که ما می‌شناسیم و حسی هستند، نیست: «لَیسَ کَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ(سوره شوری، آیه11)؛ خدا مانند هیچ چیزی نیست.» بنابراین وقتی از لقای ربّ و نظر به او سخن می‌رود، به این معنا نیست که او با چشم سر دیده می‌شود: «لا تُدْرِکُهُ اْلأَبْصارُ(سوره انعام، آیه103)؛ چشم او را درنمی‌یابند.» بلکه به این معناست که حاصل و نتیجه دیدن در آدمی پدید می‌آید که عبارت از لذت و شیدایی و عشق به اوست.
به این ترتیب روشن می‌شود که چنین تعابیری تشبیه خدا به خلق به معنای مردودش نیست؛ زیرا در این تشبیهات خدا عین مخلوق دانسته نمی‌شود و چون بشر ناگزیر از شناخت خداست و شناخت نیز جز از رهگذر همین تعابیر حسی و بشری ممکن نیست، استفاده از این تعابیر اجتناب ناپذیر است.
4. هم‌سنخی عشق الهی با عشق بشری
با نظر به این که همین مفاهیم بشری درباره خدا به کار رفته است و حتی با این مفاهیم مقایسه شده است، باید گفت که میان عشق انسان به خدا و عشق او به غیر خدا قدر مشترک و سنخیت وجود دارد. علامه طباطبای از عبارت « وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ(سوره بقره، آیه 165)» چنین استفاده کرده است که چون عبارت « أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ» به نحو صفت تفضیلی به کار رفته، حاکی از این است که حبّ انسان به خدا با حبّ انسان به دیگران هم‌سنخ و از یک جنس است. وقتی گفته می‌شود، مؤمنان به خدا بیش‌تر از دیگران محبت دارند، معنایش این است که همان محبتی که به دیگران دارند، به خدا دارند؛ اما محبت آنان به خدا بیش‌تر است؛ به گونه‌ای که اگر محبت او به خدا با محبتش با دیگران تعارض داشت، محبت به خدا را ترجیح می‌دهند.

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید